معلمان ایرانی همچون دیگر اقشار در ایران از سامانبخشی به اعتراضات صنفی خود در قالب تشکلهای قانونی محروم هستند. البته همچنان نهادهایی همانند «کانون صنفی معلمان» وجود دارند که مطالبات معلمان را بازتاب میدهند ولی این تشکیلات بزرگ نیز عملا طی سالهای اخیر چنان سرکوب شده است که هیچ نشانی از یک تشکیلات متعارف و قانونی ندارد.
اکنون که در بهار ۱۴۰۰ به سر میبریم شایسته است مروری شود بر وضعیت فعالان معلم و در این راه میتوان به بیانیه خود کانون صنفی معلمان اشاره کرد که در اردیبهشت ۱۴۰۰ صادر شد و در آن ضمن نامبردن از برخی معلمان زندانی همچون «اسماعیل عبدی» و «محمدرضا رمضانزاده» این نکته بیان شده است که «برخوردهای سرکوبگرانه با نهادهای مدنی نه تنها غیرقانونی بلکه مخالف خرد و حداقلی از دوراندیشی است».
اسماعیل عبدی از برجستهترین فعالان صنفی در حوزه معلمان است که به شدت زیر ضرب دستگاههای سرکوب جمهوری اسلامی قرار دارد. وضعیت او در زندان آن اندازه ناخوشایند است که شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در بیانیه خود در فروردین ۱۴۰۰ به صراحت بیان داشت که عبدی در زندان نیز زیر فشار حداکثری است و دچار «زندان در زندان» شده است. این شورا صراحتا بیان داشت که تداوم حبس اسماعیل عبدی با هیچ معیاری در درون خود جمهوری اسلامی نیز توجیه ندارد؛ چه آنکه او دوره پنج ساله حبس خود را گذرانده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران اسماعیل عبدی را «معلم خوشنام و با انگیزه» توصیف کرده و در امتداد همین نکته گفته است: «این حجم از عداوت با کنشگران صنفی که همه آمالشان آموزش بهتر و رایگان و ساختن آموزش و پرورشی مترقی و توسعهیافته برای ایرانی زیبا و آباد و آزاد است، آیا با حداقلیترین معیار حقوقی، عرفی، اخلاقی و حتی ارتدوکسترین قرائت فقهی سازگاری دارد؟»
اسماعیل عبدی از جمله فعالانی است که بارها و بارها بازداشت شده است. او از ۱۵ سال پیش یعنی سال ۱۳۸۵ سابقه بازداشت دارد. فشار بر او بیعلت نیست. او صرفا یک معترض ساده نیست. او به اعتراضات صنفی معلمان جامه تحلیلی قدرتمندی میپوشاند و این برای دستگاه سرکوب سخت گران میآید. نگاه قدرتمند تحلیلی اسماعیل عبدی به ریشههای عدم مطلوبیت وضعیت معلمان و نیز تداوم او در اعتراض به این وضعیت، دو دلیل عمده فشار سنگین روی اسماعیل عبدیست چنانکه حتی علیرغم گذراندن سالهای حبس نیز او را رها نمیکنند.
برای آشنایی با نگاه تحلیلی اسماعیل عبدی میتوان به مسئله حضور طلاب در مدارس اشاره کرد که از جمله دغدغههای اصلی معلمان در این سالهاست. اسماعیل عبدی هفت سال پیش وقتی مشکل حضور طلاب در مدارس این اندازه حاد نبود، در گفتگویی، حضور روحانیون در مدارس را صراحتا «توهین به معلمان» دانست.
اسماعیل عبدی (سمت راست) در کنار آرش صادقی در زندان
او که در آن زمان دبیرکل کانون صنفی معلمان بود در چرایی عدم موفقیت نظام جمهوری اسلامی در شکلدهی به فکر دانشآموزان در مسیر مطلوب خود نیز به تناقض ساختار و رفتار اشاره کرده بود و گفته بود: «آموزش و پرورش ما به شکل عاریتی است و ساختار آموزش و پرورش ما از غرب الگو میگیرد، ولی متناسب با آن ساختار حرکت نکرد و اجازه ندادند که مدارس بهروز شود.» به گفته عبدی این تناقض موجب میشود که نظام نتواند حتی مسائل مورد تاکید خود را از روش تاثیرگذار به دانشآموزان منتقل کند و دانشآموز آن سبک آموزش مسائل اعتقادی را پس میزند.
به هر حال اسماعیل عبدی یک نمونه برجسته از وضعیت نامطلوب صنفی معلمان ایرانی است. معلمانی که در نقاط مختلف کشور برای دریافت بدیهیترین حقوق خود مبارزه میکنند. اگرچه جهان در قرن ۲۰ در مسیر پیشرفت بوده است و این پیشرفت در قرن ۲۱ شتاب بیشتری گرفته است ولی میتوان گفت برای ایرانیان عقبگرد رخ داده است و این عقبگرد حتی در حوزه اعتراضات صنفی معلمان نیز خود را نشان میدهد.
«عادل برکم»، که خود یک معلم است، در توییتر خود به صورت تلویحی به این عقبگرد اشاره میکند و در رشته توییتی با اشاره به اعتراضات صنفی معلمان در حکومت پهلوی مینویسد: «قریب ۱۵ روز اعتصاب و اعتراض معلمان در رژیم پهلوی، یک کشته برجای گذاشت (شهید خانعلی زاده) و باعث سقوط کابینه شریف امامی شد و رهبر اعتراضات بجای آنکه او را اشرار بخوانند، از زندان قزل قلعه به وزارت فرهنگ کابینه امینی منصوب شد. رژیم از معلمان دلجویی و ۱۲اردیبهشت را روز معلم نامیدند. برای دکتر خانعلیزاده در شهرهای مختلف مراسم یادبود گرفته شد که بسیاری از انقلابیون سالهای بعد نیز حضور داشتند. حالا سالهاست میگذرد. مطالبات و وضع معلمان بدتر شده اما حق همان تشکل و اعتراضات را ندارند و سرکوب میشوند. وزیرشدن یک فعال صنفی و اعتراضکننده که یک شوخی است.»
عادل برکم به محمد درخشش اشاره میکند که رهبر صنفی اعتراضات معلمان بود و در کابینه علی امنیتی به وزارت رسید. آیا در چارچوب جمهوری اسلامی امکان آن هست که اسماعیل عبدی به وزارت آموزشوپرورش برسد؟!